۱۳۸۱ مرداد ۴, جمعه

عاشق که شدم

عاشق که شدم

دنيا يه بادکنک بزرگ قرمز شد و هوا رفت

آنقدر بالا و بالاتر رفت

که به خورشيد چسبيد و ترکيد

حالا مواظبم دفعه بعد که عاشق شدم

يه نخ به سر دنیا ببندم

که خيلي بالا نره...

آخه، ميترسم اينبار هم، يا گمش کنم يا بترکه!



فالکو (فرانک ژاکوبز)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر