۱۳۸۱ مرداد ۲, چهارشنبه

يه موي سفيد بود رو دستم. اما سفيد نبود انگاري. بي‌رنگ بود. مثه يه نخ ماهيگيري. هوس کردم که بکنمش. دو تا ناخنم رو قفل کردم به تهش و کشيدمش. کنده نشد. اما عوضش ۳ تا وي سياه يا شايدم قهوه‌اي کنده شد. دوباره سعي کردم که بکنمش اما اينبار هم دو تا موي ديگه کنده شد. خلاصه بهد از اينکه کلي موي ديگه کنده شد، کندمش. ولي چه کندني. هيچکدومشون جاش درد نگرفت. اما اين يکي جاش ميسوزه. فکر ميکنم که شايد يه موي جادويي بود. شايدم يه سرش به قلبم وصل بود. يعني دوباره در مياد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر