۱۳۸۱ فروردین ۳۰, جمعه

باز ما اومديم اشكال يكي رو گرفتيم طرف بهش برخورد، رفت پا كرد تو كفش جاسوساي ما توي C.I.A. البته ما خيلي روابطمون بيشتره تا ايشون. فقط واسه اينكه ثابت كنيم ما خيلي باحالتر هستيم. يه بار ديگه اشكال گيري ميكنيم و ميريم پي كارمون. اصلا مطلب چيه؟ جريان از اين قراره كه اين هليا خانوم، داره پا رو دمب شير كه اينجانب باشم ميزاره. باز با دلايل مستدل (البته از نگاه غير كارشناسي) آورده اند كه: بَچَه تان ، بَچَه مانَ چِزاندَه ، جِغجِغَشَه شيكاندَه اما اصل اين قطعه قزويني كه ما فعلا از طريق جاسوسامون اينبار توي موساد كه معروف به برادران دالتون هستند بدست آورديم، از اين قراره:

بچه ها، بچه مَ، نزنيتان، جِغ جِغِ بچه مَ نستانيتان، بچه ها بچه مَ چزاندن... جِغ جِغ بچه مَ استاندن (اشکاندن).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر