۱۳۸۱ اردیبهشت ۸, یکشنبه

آِِِ ی ی ی، خوابم مياد هزار تا. اين سومين شبي هست که من تا صبح موندم تو کافی نت. چرا؟ به يک دليل بسيار محکم محکمه پسند. يه مشتري دارم که هر شب 7-8 ساعت با وب کمم حال ميکنه... بهتره بگم معاشقه ميکنه. ها ها...

حالا که يه صفحه مفت دادن دست آدم بي جنبه اي مثل من، بعدشم يه وب کم دادن دست يه مشتري بي جنبه اي مثل اين آقاي بغل دستي ( که الهي من قربونش برم)، پس نوشتن هر چرت و پرتی در اين مکان واجب عينيه.

تو رو خدا برين این کانتر من رو بيينين. خداييش شبيه شاخه هاي علم نشده تو هياتهاي عزاداري؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر