۱۳۸۱ اردیبهشت ۲۷, جمعه

ارزش بعضي از دوستيها بر خلاف هاي و هوي زياد خيلي کمه. دو نفر وقتيکه با هم دوست ميشن ممکنه که خيلي از هم خوششون بياد. اون اوايل کلي قربون صدقه هم ميرن و کلي با هم خوش ميگذرونن. اگه از دو جنس مخالف باشن، که ديگه نور علي نور ميشه. اگه تو اينترنت هم باشن که ديگه بايد قربوني بدن. تا دير وقت با هم چت ميکنن و هندونه زير بغل هم ميذارن. کلي به هم وعده وعيد ميدن و به عالمه فدات شم حواله هم ميکنن. اما وقتي دستاشون جلوي هم رو شد، وقتي بي ريا شدن، ديگه جذابيتي هم واسه هم ندارن. يه خورده ديگه که بگذره، تره هم واسه طرف خورد نميکنن. ممکنه گاه گداري يه احوالي از هم بپرسن، اما فقط وقتي که به کمک احتياج دارن. همه اينا ممکنه به خاطر در دسترس بودن در يک زمان اشتباه شروع بشه و با در دسترس نبودن در يک زمان اشتباه بعدي تموم بشه. کلا ارزش دوستيها در يک کلمه خلاصه ميشه تازگي. بيخود نيست که ميگن نو که اومد به بازار، کهنه ميشه دل آزار. اون کسي توي دوستيهاش هميشه موفقه که با سياست هميشه يه گوشه ناشناخته از خودش رو حفظ کنه.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر