۱۳۸۱ خرداد ۱, چهارشنبه

هيچ کسي کامل نيست. چه مني که تازه مي انديشم، چه آنکسي که مدتهاست مي انديشد. بسا مني که سالها بعد به تعصب از گفته هاي کهن خود نوانديشي را به صلابه کشم که بهتر از من مي انديشد. بهتر نيست در سرير قدرت، با خود کمي تامل کنم که قبلا چگونه مي انديشيدم؟ شايد فوران انديشه ام اينبار به آسمان نباشد.

روي سخنم با آن استاد(!)، پيشکسوت(!)، هنرمند(!) است. تافته جدابافته را بيشتر به دست ميگيرند پس زودتر نخ نما خواهد شد اما فرش کاشان را هر چه بيشتر بر آن پاي نهند، جلاي بيشتري مي يابد واي به حال ما که بوريايي بيش نيستيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر