۱۳۸۱ مرداد ۲۳, چهارشنبه

نميشه. آقا جان نميشه. به بعضي از آدما نميشه حالي کرد که نرن رو اعصاب آدم. حالم از هر چي آدم بي مسووليت که تيشه به ريشه مردم ميزنن به هم ميخوره. ذات بعضي از آدما با مردم آزاري و کثافت سرشته شده. هيچ وقت هم نميتوني درستشون کني. مگه ميشه ادرار رو تميز کرد؟ ذاتش کثيفه. مشکل از ذاتشه. حيفه اسم انسان که به بعضيها اطلاق بشه. خسته شدم. دلم ميخواد برم. شايد جاي ديگه بهتر باشه. کسي نيست اين زنجيرا رو از دست و پاي من باز کنه؟ کسي نميدونه کجام درد ميکنه؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر