۱۳۸۱ مرداد ۱۸, جمعه



به سکه ها بينديش

به سکه ها

زمان در مارپيچش پيش ميرود

و فرسودگي

عاقبت به سراغ تو خواهد آمد

ناگزير

اما تو تنها به سکه ها بينديش

به بيابان که ميرسي

با ناخنهايت خاک را بخراش

زمين سفت را جرعه آبي حرام نکن

بشکاف، بشکاف، بشکاف

به سکه ها بينديش

آنگاه که خرامان

چشمانت را درمينوردند

به دوستانت بنگر

که چگونه قبل از تو زمين را درنورديده‌اند

از روي هم عبور ميکنند

با بدنهايي بي شکل

و يکنواخت

به سکه ها بينديش

و گرماي بي‌جانش را در رگهايت سرازير کن

و چاله‌هاي سينه ات را لبريز

به سکه ها بينديش

قلک خردساليت را بشکن

و با خشتهاي سکه اي

عمارتي بساز

به سکه ها بينديش...

و از آنچه يافتي

مجموعه‌اي نفيس بساز

و سگها، خوکها، موشها و کرمها را به ضيافتي دعوت کن

در اين بازي هم خالها را تقلب خواهي کرد

يک گيلاس به سلامتي سکه ها

نوش...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر