۱۳۸۱ تیر ۹, یکشنبه

ديشب اين برگه رو انداخته بودن تو کافي‌نتم. يه برگه تبليغيه که يه طرفش عکس هزار تومنيه و يه طرف ديگه‌اش اينا رو نوشته:

آيا پول ميتواند مرا خوشبخت کند؟

با پول ميتوانم شکم خود را سير کنم اما روحم را نه.

با پول ميتوانم خانه‌اي براي استراحت داشته باشم، اما نه جايي که روحم در آن آرامش يابد.

با پول ميتوانم ظاهر خود را زيباتر کنم، اما قلبم را نميتوانم عوض کنم.

شايد با پول بتوانم دوستان زياد و همسر دلخواهم را بدست آورم، اما نميتوانم همدم هميشگي براي خود بيابم که هرگز مرا ترک نکند.

گاهي با پول ميتوانم جسم مريضم را درمان کنم اما نه روحم را که زير بار گناه خم شده است.

با پول ميتوانم خوشيهاي زيادي داشته باشم اما همچنان به دنبال خوشبختي خواهم بود.

آنچه پول نميتواند به من بدهد، خدا در عيسي مسيح مجانا هديه ميدهد.

زيرا خدا محبت خود را به ما گناهکاران در اين ثابت کرد که مسيح را فرستاد تا جانش را براي گناه ما به روي صليب بدهد.

مسيح سه روز بعد از مرگ زنده شد و ميگويد: اينک من پشت در ايستاده ميکوبم، اگر کسي صداي مرا بشنود و در را باز کند، داخل خواهم شد.


کاري به مسائل تبليغي ندارم. مطلبي که ميخوام بگم فقط درباره اون قسمتهاييه که به پول مربوط ميشه. به نظر من:

شايد با پول نتونم روحم رو سير کنم اما بدون اون شکمم رو هم نميتونم.

شايد با پول نتونم جايي رو داشته باشم که روحم در اون آرامش پيدا کنه اما بدون اون خونه اي براي استراحت ندارم.

شايد با پول نتونم قلبم رو عوض کنم اما بدون اون ظاهرم هم غير قابل تحمل ميشه.

شايد با پول نتونم همدم هميشگي پيدا کنم که ترکم نکنه اما بدون اون دوستان زياد و همسر دلخواهي نخواهم داشت.

شايد با پول نتونم روحم رو از زير بار گناهانم خلاص کنم اما بدون اون جسم مريضم هم درمان نميشه.

شايد با پول همچنان به دنبال خوشبختي باشم اما بدون اون قطعا حسرت خوشبختي رو خواهم خورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر