۱۳۸۰ اسفند ۲۰, دوشنبه

آموزش رانندگي يا آسوده رانندگي كردن در يك دقيقه

×نكاتي درباره رانندگي در شهر بزرگ تهران

1- حق تقدم با كيست؟

هميشه حق تقدم با شماست! چه از خيابان اصلي به فرعي برويد و چه از فرعي وارد اصلي بشويد!

2- خطوط وسط خيابان

خطوط وسط خيابانها و بزرگراهها، به منزله مطمئن شدن شما از آسفالت بودن جاده است. از ميان خطوط راندن هم يك سنت قديمي بوده كه سالهاست منسوخ شده! آن دسته از رانندگان خودروهاي سياسي را هم كه ميبينيد از بين خطوط ميرانند، ناشي هستند و تا چند وقت ديگر اين روش دست و پاگير را فراموش خواهند كرد.

3- خط ويژه

معني خط ويژه هم كه از اسمش پيداست، يعني ويژه شما! هنگامي كه كار ويژه اي داشتيد، از اين خط عبور كنيد مثلا چه كاري ويژه تر از رساندن مادر خانم به مراسم عروسي دختر خاله اينها؟ فراموش نكنيد كه اين خط، ويژه شماست و نه اتوبوس خلافكار.

4- چراغ راهنمايي

چراغهاي راهنمايي رنگي سر چهارراهها، در روز هيچ كاربردي ندارند، ولي در شب خيابان را زيبا ميكنند. اين چراغها را سازمان زيباسازي شهرداري نصب كرده است.

5- پاركومتر

پاركومتر را از اسمش ميشود فهميد يعني چه: پارك و متر! يعني اول ماشين را پارك كنيد و بعد آنرا متر كنيد تا ببينيد كه چه مقدار از جا را با توجه به شخصيت اجتماعي خود توانسته ايد پر كنيد. دستگاه پاركومتر براي يادآوري متر كردن ماشين است.

6- چراغ راهنما

چراغهاي راهنما، براي خوشگل كردن و به اصطلاح امروزيها «اسپرت كردن» ماشين است. از قديم گفته اند: «ماشيني كه راهنما ندارد، به پاركينگ خانه رواست!»

7- دود خارج شده از اگزوز

توجه داشته باشيد كه خروج دود از اگزوز ماشينتان، ارتباط زيادي با شخصيت شما دارد. هر چقدر دود اگزوز غليظ تر و سياهتر باشد، شخصيتتان بالاتر است. اگر احساس بي شخصيتي ميكنيد، ريختن مقداري روغن موتور در كاربراتور يا در صورت توانايي مالي، خريدن خودروهاي جديد ساخت داخل كشور را به شما پيشنهاد ميكنيم.

8- بوق

بوق يكي از لوازم اساسي ماشين است! اگر بوق ماشينتان تمام شد، آنرا دور بريزيد. (اصل ماشين را!) بوق از حيث توليد صدا كاربردهاي مختلفي دارد كه در ذيل به تعدادي از آنها اشاره ميكنيم:

‍الف- يك بوق كوچولو

معني: سام عليك!

كاربرد: احوالپرسي با راننده آشنا

ب- دو بوق

معني: به! ... خيلي مخلصتيم!

كاربرد: احوالپرسي با راننده آشنا

ج- سه بوق

معني: كجايي بي وفا؟

كاربرد: احوالپرسي با راننده آشنا

د- 569 بوق

معني: كجا؟

كاربرد: ويژه مسافركشي

ه- بوق بدون وقفه به مدت نيم ساعت

معني: بدو بيا دير شد

كاربرد: صدا زدن خانم براي رفتن به ميهماني

و- بوق بدون وقفه معمولي

معني: سلام ...

كاربرد: جلوي مراكز درماني و بيمارستانها

ز- بوق با ملودي (آهنگ) عروسي

معني: معلوم است!

كاربرد: هنگام مشاهده ماشين عروس، حتي خالي

ح- نصب بوق قطار روي پيكان

معني: ندارد

كاربرد: نشانه ذوق سرشار راننده

ط- نصب بوق كاميون روي موتور سيكلت

معني: ندارد

كاربرد: نشانه بزرگواري موتورسوار

ي- نصب آژير به جاي بوق

معني: بابو ... بي بو ...!

كاربرد: ويژه رانندگاني كه عشق پليس بازي دارند

ك- نصب صداي خروس به جاي بوق

معني: قوقولي قوقو ...!

كاربرد: ويژه روستايي هاي عزيزي كه سالهاست از روستا دور مانده اند و دچار دلتنگيند

9- باند

امروزه نصب باندهاي خربزه اي و اين اندازه اي مد شده است. براي بالاتر بردن كلاس كار، يك اكوسيستم اجاره كنيد. البته شش تا باند را فراموش نكنيد.

10- ضبط

دير زماني است كه سي دي و نوار و اينا، ور افتاده است. توصيه ميكنيم كه حتما براي ماشينتان پخش D.V.D و V.C.D بگذاريد. اگر كامپيوتر و MP3 Player هم بگذاريد، عالي ميشود.

11- ماشينتان را بفروشيد

اگر همه اين كارها را با ماشينتان كرديد، ماشينتان را به من بفروشيد. توي ديوانه خانه ما، ماشين گير نمي آيد!

×××

توضيح: اگر از خودتان سئوال ميكنيد كه چرا اين مطلب اينطوري تمام شده، بايد بگويم كه در پايان داستان، نويسنده Hang كرد و الان بچه هاي بخش فني دارند Windows 98 رويش نصب ميكنند! Windows 2000 مثل اينكه رويش سازگار نيست!

مابعد التوضيح:اين مطلب از يه بنده خدايي به نام غرغرتيش هست كه نميدونم كيه ولي هر جا هست خدا حفظش كنه، از وسط نصفش كنه. با تشكر از گيس گلاب عزيز.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر