خيلي وقت بود خزعبلات نبافته بودم. گفتم چند چشمه بيام:
شيخ ما در بلاگ حوسين است
از بلاگر نويسان ديرين است
از کرامات شيخ ما اين است
شيره را خورد و گفت شيرين است
يک، دو روزيست مهره هم خواب است
فکر موسيقي ساده و پاپ است
رنگ پيجش سياه و هم مشکيست
چون که امسال رنگ شب باب است
اسم صندوق آمد و سلطان
بانوي مسخ سوشي و عرفان
اسم نو آر بهر صندوق او
جايزه ش هم يک ني انبان
آن کسي که مراد است بر شيخان
بچه اي است از جنوب شهر تهران
مرد امروز و بل هر روز است
روغن از بهر خودروات بهران (آگهي تبليغاتي)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر