۱۳۸۱ اسفند ۸, پنجشنبه

چگونه ياد گرفتم خودم را با ديگران مقايسه کنم و به آن عشق بورزم؟

والله. دروغ چرا؟ تا قبر آآآآ اين عزيزي که توي نظر خواهي دو مطلب پايينتر برام يه چيزي نوشته بودن اين شور رو در من پديدار کرد و چون شور در من اوفتاد نمک از من برون افتد، لاجرم! ايشون تقرير فرمودند که:

olaagh joon to khode derakhshan nisti?

عارضم حضور انور جنابعالي که ترجمه اين متون که به زبون فارسي دري وري نوشته شده اينه: الاغ جون تو خود درخشان نيستي؟

والله تمامي کلمات اين جمله براي من قابل درک و فهم بود به جز اين کلمه درخشان. اولين کلمه اي که توي اين جمله توجه منو به خودش جلب کرد کلمه «الاغ» بود که اولش به خاطر بيسواديم خوندمش اولاق که خب طبعا چون معني نميداد فهميدم که همون الاغ خودمون منظور نظر ايشون بوده. اما کلمه که منو گيج ميکرد اين کلمه درخشان بود. خب والله فکر کرديم که حتما منظورش حدر خودمونه. اين بود که يه لحظه روم به ديفال شکلاتي رنگ شدن تنبونمون. اين بود که براي رفع هر گونه شبهه به مقايسه خودم با درخشان پرداختم. البته اول گفتم که ببينم چه تشابهي داريم. اين بود که نتايج زير مستحصل گرديد که به سمع و نظر شما انور حضوران ميرسه:

تشابهات: هر دو تامون هم سن و ساليم يعني متولد ۵۳ و هر دو تامون هم وبلاگ داريم. (بجز اين دو تا و شباهتهايي از قبيل اينکه هر دومون غذا ميخوريم و ميخوابيم اين حرفا چيز ديگه اي به ذهنم نرسيد.)

تفارقات: (ايناش ديگه شماره بندي داره)

۱- ايشون ابوالبلاگر تشريف دارن در حاليکه من فقط اسم يکي از بابابزرگام ابوالقاسم بوده.

۲- ايشون متاهلن در حاليکه من غلط بکنم از اين شکر خوري ها بکنم.

۳- ايشون روزنامه نگارن در حاليکه من از روزنامه فقط براي پاک کردن شيشه و سفره يه بار مصرف استفاده ميکنم.

۴- ايشون خلد آشيانن (يعني تورنتو سکونت دارن) و من خلد اکباتان زندگي ميکنم.

۵- ايشون سردبير خودشونن در حاليکه من خيلي زحمت بکشم سربه زير خودم هستم تازه اونم گاهي اوقات.

۶- ايشون رنگ به رنگ درگيري هاي کنوني دارن و من فقط با خودم درگيرم.

۷- از وبلاگ ايشون با ويزاکارت و مستر کارت حمايت ميشه در حاليکه از وبلاگ من با ملي کارت و سپه کارت و اينترنت کارت هم حمايت نميشه.

۸- ايشون اگه به من ايميل بدن من جوابشو ميدم وگرنه بهش برميخوره اما من تا حالا ۱۰ تا ايميل براش فرستادم اما اصلا به يه ور فلانش (همون يه دکمه موسش) نگرفته و من بازم از رو نميرم.

۹- ايشون نگاه انتقادی به ايران، فرهنگ عامه و تکنولوژی دارن در حاليکه من اصلا به اين چيزا نگاه نميکنم.

۱۰- از همه مهمتر ايشون کچل تشريف دارن و طبعا خوش شانس در حاليکه من روي سرم جنگله و بالطبع بدشانسم.

۱۱- بسه يا بازم بگم جناب نظردهنده؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر