اين ماجراي سه قسمتي از مجموعه طنز «پاورچين» که درباره اختلاف پايين و بالا بررهاي ها بود رو اگه از ديد ديپلماتيک نگاه ميکرديم چيز خيلي چرندي بود. اما اگه فقط از ديد طنز بهش نگاه ميکرديم جالب به نظر ميرسيد. گرچه مهران مديري و گروهش شديدا قصد داشتن بعد سياسي ماجرا رو به تماشاگران القا کنن. ناشيانه عمل کردن اين ماجرا در القا نخود و اقتصاد نخودي به جاي نفت و اقتصاد نفتي، اختلاف دو برادر يکي از پايين برره و ديگري از بالا برره به جاي کشور هاي دوست و همسايه صاحب نفت (بخوانيد خاور ميانه و لابد ايران و عراق) و اختلاف اندازي خاندان ديوبرريه (بخوانيد آمريکا) بين اونها حتما به قصد القاي اين تفکر انجام شده که بررهاي ها (ايران و عراق) بايد بر عليه ديوبرريهها (آمريکا) متحد بشن و ديوبرريهاي ها تنها خواهان دستيابي به منابع عظيم نخود هستند و به همين علت تفرقه افکني ميکنن.
نميخوام بيشتر وارد جزئيات اين قضيه بشم و قياس بيشتري انجام بدم. اما به نظر من مهران مديري بهتره که وارد مقوله طنز سياسي نشه و به کارهاي طنز اجتماعي - خانوادگي ادامه بده. در غير اين صورت شکست بزرگي رو در ارائه اين دست طنز پذيرا ميشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر