۱۳۸۱ دی ۲۴, سه‌شنبه

امروز تمام وسايلي که باقي مونده بود رو از کافي نتم جمع کردم. براي آخرين بار وقتي نگاش ميکردم، يک لحظه تمام خاطرات و اتفاقات خوب و بد اين مدت از جلوي چشام رد شد. مثل فيلم. براي اولين بار و از ته دل لعنت کردم کسايي رو که باعث اين اتفاق شدن. لعنت کردم دزدايي رو که يک شبه همه چيزم رو غارت کردن و بردن. کسي اون بالا صداي منو ميشنوه؟ فکر نکنم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر