عصیان
۱۳۸۳ فروردین ۴, سهشنبه
مادربزرگم جيبهايش را گم كرده بود
و با موهاي حنايي
كه بوي بهارهاي كهنه ميداد
يادش نميآمد
كه دندانهاي مصنوعيش
برايش گشاد شده است
و هنوز با همان دستاني كه
كودكيهايم را نوازش ميكرد
مرا مينواخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر