۱۳۸۱ اسفند ۱۳, سه‌شنبه

تعارف با تعاريف

تعريف چيزي مثل مربع چيه؟ مثلا يکيش اينه: چهارضلعي که اضلاعش يکسان باشد و حداقل يک زاويه قائمه (۹۰ درجه داشته باشد). خب به نظر شما ما يکي از کلمات جمله قبل رو عوض کنيم چي ميشه؟ مثلا بجاي چهار ضلع بگيم دو ضلع اونوقت ميشه تعريف مستطيل. يا هر کلمه ديگه تاثير متفاوتي ميذاره. وايسين. منظور دارم از اين حرفا. حالا يه مثال مياريم واسه زمان. مثلا تعريف شب: خب ظاهرا شب به زماني ميگن که هوا روشن نباشه. اين دقيق نبود؟ باشه تعريف سال کبيسه: ساليه که ۳۶۶ روز باشه. حالا اگه ۳۶۵ روز بشه اسمش ديگه کبيسه نيست. مناسبتها هم همينطوره. خب ديگه ميرم سر اصل مطلب. چهارشنبه سوري در آداب و سنن ايراني به جشني گفته ميشد که با مراسم خاص در آخرين شب چهارشنبه هر سال (شبي که فرداش چهارشنبه باشه) برپا ميشد. حالا اگه قرار باشه که يه کلمه اينور و اونور کنيم. به نظر شما ديگه اسمش ميشه چهارشنبه سوري؟ پس قاعدتا اينم مضحک هست که دو هفته به خاطر محرم بکشيمش جلو بازم بهش بگيم چهارشنبه سوري. بهتره با تعاريف، تعارف نکنيم و اعتراف کنيم که تعريفمون رو عوض کرديم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر