۱۳۸۳ آبان ۹, شنبه

باز هم بی‌شير و باز هم بی‌شکر

تئاتر بی‌شير و شکر (کاری از گروه تئاتر پرچين) را برای سومين بار بود که عصر پنجشنبه می‌ديدم. اولين بارش در جشنواره تئاتر فجر گذشته بود و دومين بارش تمرينش را. اما آخرين باری که به تماشايش رفتم، وسوسه شدم که چند خطی درباره آن بنويسم.

روايت بی‌شير و شکر روايتی امروزی از زندگی مردم امروز است که در مکانی مانند کافی‌شاپ شکل می‌گيرد. اين‌طور که پيداست، داستان بی‌شير و شکر قصد ندارد تا همه قشرها را در کنار هم گرد آورد. داستان اين نمايش‌نامه هم از نمادهايی تشکيل شده است که تماشاگر را وادار می‌کند که به دنبال نشانه‌های خود به اپيزودهای متعددش سرک بکشاند. جدا از روال عادی داستان که خوب پرداخت شده است، بی‌شير و شکر می‌توانست کوتاه‌تر از اين باشد. به نظر می‌رسد که نويسنده به راحتی می‌توانسته بخش‌هايی از اپيزودهای متعدد ٱن را حذف کند بدون آن که به بدنه داستان لطمه‌ای وارد نمايد. برای مثال اپيزود آخر بسيار طولانی شده و تاکيد در به رخ کشيدن نشانه‌هايی که راميار درويش (با بازی فرهنگ ملک) نزد دخترانی که اغفال کرده تا اين حد ضروری به نظر نمی‌رسيد. اپيزود لات‌ها هم می توانست کوتاه‌تر از اين باشد، هرچند بازی استادانه افشين هاشمی و بيان طنز خاص و لهجه قوچانی‌اش، اپيزود مفرحی را برای تماشاگران به ارمغان می‌آورد اما وجود شعری در اين اپيزود که با اجرای مبارک (مهرداد ضيايی) و همراهی ترجيع‌بندگونه لات‌ها (من نمی‌شکنم) به يک‌باره روند دردناک روايت را به هم می‌پيچد و اندکی بيننده را از درگيری با حس دريافتی‌اش جدا می‌سازد.

جدا از متن نمايشنامه، بازی‌ها نسبت به اجرای جشنواره بسيار روان‌تر و پخته‌تر شده است و اين تغيير را می‌توان در تمامی قسمت‌های نمايش مشاهده کرد به جز اپيزود آخر و جمع سه نفره دختران که آهنگی کش‌دار پيدا کرده و اندوهی مصنوعی و اغراق‌شده و در نتيجه خسته‌کننده را نمايش می‌دهد و چند مورد خاص ديگر که به نظر می‌رسد برخی از بازيگران به علت چند نقشی بودن نتوانسته‌اند از نقش قبلی خود دل بکنند. از موارد ديگر می توان به بازی مقبول علاء محسنی و مهرداد ضيايی اشاره کرد که در نقش خود به خوبی جا باز کرده‌اند. آزاده صمدی، فرهنگ ملک، مهدی پاکدل نسبت به اجرای جشنواره‌ای اين نمايش بسيار به‌تر و پخته‌تر عمل می‌کنند.

بی‌شير و شکل در کل از جمله نمايش‌نامه‌هايی است که قطعا به ديدنش می‌ارزد و کم‌تر تماشاگری در طول نمايش، زمان طولانی آن را حس خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر