۱۳۸۲ شهریور ۱۶, یکشنبه

شمارش معکوس

5- 50-60 نفری بوديم به گمونم. روز جمعه رو می‌گم. رفتيم کلاردشت. با يه عالم آدم آشنا و نيمه‌آشنا و ناآشنا. نصف وبلاگی و نصف غیروبلاگی. روز خوبی بود. با يه عالمه شلوغ‌پلوغی و حرکات موزون و افکار ناموزون. اگه بخوام ليستشون رو بنويسم نه حوصله خودم ميکشه نه حافظه. کلشو بگم که جای هر کی که بايد می‌بود و نبود، خالی!

4- اين نظرخواهی ديگه گندشو درآورده. 10 روزه که خرابه. هر بار هم که ميريم تو سايتش نوشته که همين امروز درستش می‌کنيم. از قديم گفتن عالم بی‌عمل به چه ماند؟ به وبلاگ بی‌نظر (همون زنبور بی‌عسل).

3- اين روزا کمتر وقت می‌کنم بنويسم. از بس سرمون شلوغ شده سر اين شرکت. اينقدر سفارش طراحی سايت داريم که نمی‌دونيم از کدوم شروع کنيم. حالا اين وسطها هر وقت فرصتی بشه بتونم يه گريزی به سرگردون و اينجا بزنم، هزارآفرين داره به خدا.

2- اين آی دی ياهو منو بستن! :( دو هفته‌ای ميشه. اين سيستم ياهو هم انگاری بدجوری تو زرد از آب در اومده. يه روزی اومدم ياهو مسنجرم رو وا کنم ديدم پيغام می‌ده به خاطر مسائل امنيتی اين آی‌دی رو بستيم. اينو گفتم واسه کسايی که برام پيغام ميفرستن و من جواب نميدم. نمرديم و مشکل امنيتی هم پيدا کرديم.

1- و در انتها شاعر می‌فرمايد: خواهی نشوی رسوا ... دات کامتو بکن برپا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر