۱۳۸۴ شهریور ۳۰, چهارشنبه


شهر گناه
فيلم شهر گناه Sin City يکی از بهترين فيلم‌هايی هست که تا حالا ديدم. يک فيلم با فضايی خاص و بازی‌های خيره‌کننده. جالب اينجاست که تمام اين فيلم توی استوديو فيلمبرداری شده و بيننده هم اصلا حس نمی‌کنه که تمام فيلم جلوی پرده آبی فيلمبرداری شده. رد پای تارانتيتو جای جای فيلم ديده می‌شه و جالب اينجاست که توی تيتراژ آغازين فيلم ننوشته کارگردان: رابرت رودريگوئز بلکه جای کارگردان از عبارت کات اند شات استفاده کرده. فرانک ميلر که خالق داستان‌های استريپ و گرافيکی هست، شهر گناه رو هم به عنوان يکی از همين دست کتاب‌ها طراحی کرده بود که در کنار رودريگوئز اون رو تبديل به فيلم کرد که در نسخه DVD فيلم می‌تونين پشت صحنه این فيلم رو ببينين و شباهت گرافيک کتاب و پلان‌ها رو مقايسه کنين. نکته آخری هم اين که سعی کنين اين فيلم رو حتما از روی DVD تماشا کنين. من که کلی حال کردم به خصوص که زيرنويس‌های فارسی فيلم هم به جز يکی دو مورد غلط املايی هيچ اشکالی نداشت. زيرنويس‌های اين فيلم هم کار خوب بچه‌های سايت زيرنويس دات کام هست که انصافا کارشون خيلی درسته.

۱۳۸۴ شهریور ۲۴, پنجشنبه

خب چند وقته که رفتم سر يه کار جديد. اون هم توی يه شرکت معروف و منظم که پره از توليدات نرم‌افزاری تحت وب که سرم رو حسابی گرم کرده. حالا بعداً مفصل درباره‌ش می‌نويسم. خب انگار کارها داره خود به خود و پشت سر هم پيش می‌ره اما انگار مرتب و درست‌تر از قبل. توی اين مدت يعنی پنج شش ماه اخير خيلی چيزها خوندم و خيلی چيزها نوشتم. کلی مطلب دارم درباره کامپيوتر و مخلفاتش که نشد مثل قبل توی سرگردون بنويسمش. حالا يه سر و سامونی می‌دم بهشون و مرتب و منظم منتشرشون می‌کنم يه جای مناسب. تا ببينيم چه پيش آيد و چه در نظر افتد!

۱۳۸۴ شهریور ۱۸, جمعه

صبح که بلند شدم، ديدم که جای پای چپ و راستم با هم عوض شده. احساس مزخرفيه. هيچکدومشون اشتباه نمی‌کنند. هر کدوم هم راه خودشان رو درست می‌رن. من هم ای‌ی‌ی می‌سازم با هر دوشون. مشکل اونجاست که هوس کردم يه تريپ راک ان رول برقصم.

۱۳۸۴ شهریور ۱۱, جمعه

خيلی جالب نيست که بعد از يه سفر دو روزه جالب با برو بچس، وقتی از متل قو رد می‌شی، ماشين جلويی بزنه به يه پسربچه 7-8 ساله و چند متر پرتابش کنه تو هوا. اون هم مثل يه عروسک چرخون توی توفان بپره هوا و مثل يه تيکه گوشت جلوی ماشينت بخوره زمين. شِت. لعنت به اون زمانی که فکر می‌کنی خيلی خوش گذشته.